3 تا جوک از حیف نون و چند تا جوک دیگه اوردم. 

لایک کن برو ادامه

از جوکای حیف نون شروع میکنم:

 

لیوان های یک سفره را برعکس گذاشته بودند. حیف نون وقتی سر سفره نشست گفت چرا لیوانا سر نداره؟ 

بعد لیوانو اورد بالا گفت چرا تهم نداره؟ 

 

 

 

 

حیف نون با زنش رفته بود پیک نیک.زنش گفگفت بریم زیر سایه درخت اما حیف نون گفت همینجا وسط خیابون امن تره. خلاصه که سفره پیک نیک رپ وسط خیابون پهن کردند و نشستند. یه کامیونی اومد رد شه هر چه بوق زد اونا تکون نخوردند. اخر ماشینه کج کرد و رفت تو درخت. حیف نون به زنش گفت اگه زیر اون درخت نشساه بودیم الان مرده بودیم. 

 

 

 

 

حیف نون میره شیرینی بخره. فروشنده میگه چند کیلویی؟ حیف نون میگه 49 کیلویم میخوام رژیم بگیرم لاغر شم. میگن فروشنده بعد از اون نشسته تو یخچال میگه من ناپلونی ام. 

 

حالا جوکای دیگه:

 

میرم مغازه میگم اقا مرگ موش میخوام. میگه واسه موشای خونتون؟میگم پـ نـ پـ میخوام بریزم تو خورشت مون خوشرنگ شه. 

 

 

میگم :مامان وقتشه کم کم استین بالا بزنی. میگه میخوای ازدواج کنی؟ میگم پـ نـ پـ میخوام مچ بندازیم ببینیم کی قوی تره. 

 

 

ساعت 2 نصفه شب رفتم خونه مامانم میگه الان اومدی؟ میگم پـ نـ پـ ساعت 10 اومدم الان داره باز پخششو نشون میده. 

 

 

 

هرگز نشه فراموش 

                             لایک و کامنت فراوون

از همیشه بیشتر جوک گذاشتم پس لایک کنید. 

برای کامنت یک نقطه هم بفرستید من خوشحال میشم. 

پس لایک و کامنت فراموش نشه😉